منطق و احساس

احساسات ویژگی بارز زنانه است و منطق ویژگی بارز مردانه است. بگذریم که در کشور توسعه نیافته ما این ویژگی مردانه، دچار توسعه نیافتگی است! اگر این دو ویژگی را دو سر یک طیف پیوسته در نظر بگیریم، هرانسانی چه مرد و چه زن نقطه منحصر به فردی را در این طیف به خود اختصاص داده است.(برای تجسم بهتر می توانید طیفی را که برای اندازه گیری PH یعنی شدت اسیدی یا بازی بودن مواد به کار می رود، در نظر بگیرید) بعضی از زنها احساسات بسیار قوی ای دارند به حدی که در تصمیمات خود منطق شدیدا تحت تأثیر احساسات قرار می گیرد. و بعضی از مردها آنقدر منطقی هستند که با یک روبوت تفاوتی نمی کنند! برای تشکیل یک زندگی مشترک اگر زن احساسات شدیدی دارد، نمی تواند با یک مرد با غلظت اسیدی زیاد (خیلی منطقی) ازدواج کند. چون زن رفتارش بر اساس منطق نیست و مرد ربوتیک ما، در هنگام روبرو شدن با یک سیستم غیر منطقی، پردازشگرش هنگ می کنه! و از درک سیستم مقابل عاجز می مونه. این موضوع خیلی زود زندگی را به بن بست می رسونه. البته برای درک رفتار یک زن شدیدا احساسی، به یک نرم افزار ویژه نیاز است. اگر مرد منطقی میتواند این نرم افزار را بر روی سیستم فکری خود نصب کند، شاید بتواند رفتار زن احساسی را آنالیز و درک کند ولی در طولانی مدت این کار بسیار خسته کننده خواهد بود.به نظر من مردهایی می توانند با زنهای شدیدا احساسی زندگی کنند که PH  آنها خیلی به محدوده بازی نزدیک باشد.
ویژگی زنهای خیلی احساسی:  

- روحیه بسیار وابسته ای دارند. وقتی که به کسی دل می بندند در مقابل جفای او نیز بسیار گذشت دارند. به حدی که  آدم ستم پذیری به نظر می رسند.
- عموماً از نظر مالی استقلالی ندارند و این موضوع وابستگیشان را به شوهر بیشتر می کند. به خاطر بیش از حد احساسی بودن، عموماً به اضطراب و افسردگی  دچار می شوند. و این بیماریها اینگونه زنها را از موفقیت در تحصیل و کار باز می دارد که نهایتا به وابستگی مالی می انجامد.
- زن خانه دار هستند.  اگر همسر خوبی داشته باشند حاضرند تا اخر عمر خانه دار بمانند. و دنبال موقعیت اجتماعی نمی گردند.
- دنیای آنها دریای عشق شوهرشان است. اگر این دریا خشک نباشد، آرزوی بزرگ دیگری ندارند.
مردهای منطقی عموماً دنبال دستاوردهای بزرگ در زندگی می گردند و حاضرند حال خود را فدای آینده کنند. به فکر کردن علاقمندند. از اینکه یکی دائم به آنها بچسبد، احساس خفگی می کنند. تنهایی را دوست دارند. و این خصوصیت درست برخلاف نیازهای یک زن احساسی است که دوست دارد همیشه تکیه گاهش او را همراهی کند.
زنهایی هم هستند که در مقابل زنهای احساسی قرار دارند. این زنهای منطقی، ویژگیهای مردانه ای از خود نشان می دهند. به استقلال مالی بسیار اهمیت می دهند. به همین دلیل به دنبال یافتن کاری خارج از خانه می گردند. حوصله بچه دار شدن و بچه بزرگ کردن را ندارند. حوصله ظرف شستن و خانه تمیز کردن را ندارند. این زنها در تحصیل و کار موفقند. ولی اگر با مردان احساسی ازدواج کنند، زندگی خوبی نخواهند داشت. مرد احساسی به دنبال زن می گردد و نه مرد! او توقع دارد که همسرش ویژگیهای زنانه داشته باشد و نه مردانه. احتمالا دوست دارد که بچه داشته باشد و هر روز، دست پخت همسرش را بخورد نه پیتزا و کباب رستوران!
خلاصه در موقع خواستگاری سعی کنید شدت منطق و احساس را در همسر خود شناسایی کنید و بعد با خود مقایسه کنید. آیا PH   همسرتان با PH   خودتان هماهنگی دارد؟ یا در دو قطب کاملا مخالف هستید؟