خاطرات یک دانشجوی دم بخت (دختر)

به مناسبت سال جدید تحصیلی دانشگاهها!

 خاطرات یک دانشجوی دم بخت (دختر)

دوشنبه اول مهر:
امروز روز اولی است که من دانشجو شده ام. شماره ی کلاس را از روی برد پیدا کردم.
توی کلاس هیچ کس نبود، فقط یک پسر نشسته بود.
وقتی پرسیدم «کلاس ادبیات اینجاست؟» خندید و گفت:بله، اما تشکیل نمی شه(!)
و دوباره در مقابل تعجبم گفت که یکی دو هفته ی اول که کلاس ها تشکیل نمی شود و خندید.

با اینکه از خندیدنش لجم گرفت، اما فکر کنم او از من خوشش آمده باشد؛
چون پرسید که ترم یکی هستید یا نه.
گمانم می خواست سر صحبت را باز کند و بیاید خواستگاری؛
اما شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم زیاد نخندد!
ادامه مطلب ...

ضیافت آیینه ها

راستی امسال رمضان را با ضیافت آیینه های FARSI 1 چگونه گذراندین؟! 

علتهای زیادی در توجه و اقبال گسترده مردم نسبت به این شبکه وجود دارد.  

1-خسته شدن مردم از برنامه های سیاسی-تبلیغات رسانه خودیهاست. از برنامه کودکش، تا فیلم سریالش تا اخبارش تا مصاحبه مردمیش همه و همه در امتداد یک خط تبلیغی و ایدئولوژیک است.   

2- بعد از رویدادهای بعد از انتخابات و کشته شدن مردم، هر چیز و هر کس که رنگ و بوی سیستم را داشته باشد، برای مردم چندش آور شده. همه تبلیغات قدیمی که مردم حاضر بودند به خاطرش روی مین بروند، رنگ باخته. 

3- مردم ما بعد از تجربه سیستم متکی بر پایه دین، عمیقاً به مشکلات چنین سیستمی پی برده اند، حتی در لایه های پایین جامعه. مردم ایران در  آستانه رنسانس فرهنگی و فکری خود هستند. متاسفانه رنسانس ما در قرن 21 اتفاق افتاد و با کلی هزینه ولی اروپاییها در قرن 16 این نوزایی فکری را تجربه کردند. کاش ما بجای تجربه کردن تاریخ، از آن درس گرفته بودیم.

4- تا حالا برای مردم انتخابی وجود نداشت. ولی به کمک تکنولوژی، برای مردم تشنه تنوع و تشنه انتخاب کردن! راه چاره ای پیدا شد. این است که اگر تا دوسال پیش مردم سفره افطارشان را پای سریالهای آبکی داخلی پهن می کردند، حالا پای سریالهای متنوع تر (و البته همانطور آبکی) FARSI 1 پهن می کنند. 

جالب این است که سیاست سیستم همچنان که در بخشهای دیگر وجود دارد، سیاست حذف است! حذف به روش پخش پارازیت. و جالب تر این که کشوری در دنیا وجود دارد که اگر در هیچ زمینه ی تکنولوژیکی از امریکا سرتر نیست ولی در مجهز بودن به انواع ابزارهای حذف و پارازیت، آمریکا را انگشت به دهان کرده است! اینها صدای آمریکا را هم برای مدتها پارازیته کردند و آمریکا از پسشان بر نیامد.

عشق های جوانی

وقتی نوجوان بودم به نظر خودم خیلی دست و پا چلفتی بودم. دوستانم هرکدام برای خودشان پارتنری پیدا می کردند و خوش بودند ولی من نه اعتماد به نفسش را داشتم و نه نحوه ایجاد ارتباط را بلد بودم. این موضوع همیشه برایم یک کمبود و شکست در زندگی محسوب می شد. وقتی بزرگتر شدم و فهمیدم برای ایجاد ارتباط عموماً پسرها به دروغ به دخترها قول ازدواج می دهند و بعد از مدتی هم طرف را فی امان الله رها می کنند، دیدم که خدا را شکر که بلد نبودم ارتباط برقرار کنم. چون از یک طرف خیلی بی وجدانی می خواهد که از یکی سوء استفاده کنی و قول دروغ بدهی و اگر هم می خواستم به قولم وفا کنم قطعاً آینده خودم را تباه کرده بودم.

جالبه در کشور ما 90% دوستیها یا با آرزوی  و یا با وعده ازدواج شکل می گیرد! و 90% از این 90% به دلایل مختلف به شکست مواجه می شود و بر اساس فرهنگ ما، دخترها در این رابطه مغبون می شوند.

ورود آدم به بازیهای عشقی دوران نوجوانی خیلی زیبا و هیجان انگیز است ولی در عین حال بسیار پرمخاطره است. حوادثی که ممکن است در یک رابطه عشقی بوجود آید: خبردار شدن خانواده های دو طرف و واکنش اعضای هریک از خانواده ها به این رابطه (از مخالفت و دعوا و کتک کاری گرفته تا دادگاه و شکایت و قتل! که هر روز در صفحه حوادث روزنامه ها نمونه های آنرا می خوانیم) ...  ورود رقیب به میدان و نحوه برخورد با او ..... مطلع شدن افراد سودجو از این رابطه و سعی در ایجاد مزاحمت، سودجویی و باج گیری..... دروغگو درآمدن طرف مقابل و شکست در رابطه و عواقب روحی آن .... گیر افتادن بدست نیروی انتظامی یا حتی افراد فضول خیابانی! ....   

و شاید هم همه چیز بر وفق مراد پیش برود! یعنی طرف ما به قول معروف همان نیمه گم شده ما باشد و خانواده های دو طرف هم هیچ اخلالی در کار ایجاد نکنند و همه چیز به خوبی و خوشی پیش برود!

خوب چند درصد احتمال خوب پیش رفتن داستان وجود دارد و چند درصد احتمال شکست آن؟

به نظر من، در کشور ما، که فرهنگ و قوانین موجود این موضوع را جرم محسوب می کند، ورود به بازیهای عشقی دوران نوجوانی به درد سر انداختن خود است و احتمال آنکه بر سرنوشت آدم تأثیر بگذارد و 180 درجه آنرا تغییر دهد بسیار زیاد است. روزها و ساعتهایی که آدم می تواند برای شکل گیری آینده خود سرگرم تحصیل باشد باید اطراف مدرسه یا خانه طرف بپلکی!! یا در حال چت کردن و اس ام اس زدن و نامه پراکنی باشی.

بهترین زمان برای ازدواج و بچه دار شدن

اگر در زندگی کلی آرزوی برآورده نشده دارید، مثلاً می خواهید درس بخوانید و به مدارج بالای تحصیلی دست پیدا کنید، و از طرف دیگر وسوسه شده­اید که ازدواج کنید، و با خود فکر می­کنید آدم اگر کاری را بخواهد می تواند انجام دهد و بعد از ازدواج هم می تواند درس بخواند؛ بدانید که سخت در اشتباهید! ازدواج و تکالیف زندگی مشترک وقت آدم را شدیداً می­گیرد و وقتی برای درس خواندن یا کارهایی که تمرکز و انرژی زیادی می برد باقی نمی گذارد.

اگر ازدواج کرده اید ولی هنوز در فکر رسیدن به آرزوهایتان هستید، بدانید که بچه دار شدن میخ آخر بر تابوت آرزوهاست. وقتی بچه به دنیا می آید مسئولیت اصلی زندگی تازه سراغ شما می آید. تا بچه به زبان نیامده یک سری مشکلات دارد وقتی راه افتاد و به زبان آمد یک سری دیگر و وقتی به مدرسه رفت تا آخر....

در حقیقت پدر و مادر انسانهای فداکاری هستند که زندگی و جوانی خودشان را وقف بچه های خود می کنند. و وقتی فرزندانشان به ثمر می نشینند که دیگر آنها جوانی و انرژی خود را از دست داده اند.

کسانی باید ازدواج کنند که یا به بخش بزرگی از آرزوهایشان دست یافته اند یا اهداف بلند پروازانه ندارند و یا توانسته اند با آرزو ماندن آنها کنار بیایند!